به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ با گذشت بیش از 4 ماه از انتخابات پارلمانی عراق، جریانهای سیاسی پیروز هنوز موفق به تشکیل دولت جدید نشدهاند. اختلافات و روند کند مذاکرات فی مابین گروههای سیاسی نشان میدهد که اصلاح قانون اساسی نیز نتوانسته است کمکی به روند سیاسی در عراق کند و این کشور همچنان نتوانسته است بستری برای تشکیل دولتی قوی و با ثبات ایجاد کند. ریشهی این بیثباتی را میتوان در قانون اساسیای که با اعمال نفوذ آمریکاییها در سال 2003 در این کشور به تصویب رسید جستجو کرد. پس از جنگ دوم خلیج فارس و اعمال تحریمهای گسترده علیه عراق، صدام عملا تمام قدرت و اقتدار گذشته را از دست داد و شاید بتوان گفت تنها دلیل استمرار حضورش تا سال 2003، طرح آمریکاییها برای کنترل قدرت گیری ایران در منطقه بوده است. با اشغال عراق و برکناری و محاکمهی صدام حسین، آمریکاییها که گمان میکردند در بین مردم عراق به عنوان ناجی این کشور شناخته شدهاند انتظار یک عراق تماما آمریکایی نه چندان قدرتمند را داشتند که به پایگاهی برای ایشان در منطقه تبدیل شود اما عنصر دین و علی الخصوص اسلام انقلابی متاثر از انقلاب اسلامی ایران به همراه خاطرهی تلخ عراقیها از تحریمهای دولتهای غربی که موجب جان باختن حدود نیم میلیون کودک عراقی بیگناه شده بود نتیجهای متفاوت رقم زد. گروههای شبه نظامی شیعی از همان ابتدای اشغال عراق درصدد اخراج آمریکاییها از عراق برآمدن و برخلاف تصور غربیها ایران در طی سالهای پس از سقوط حزب بعث همواره روابط خوبی با دولت عراق داشته است که این امر با کمکهای سپاه قدس در شکست تروریستهای داعشی تحکیم بخشیده شد.
میراث آمریکاییها اما علارغم خروج بخش بزرگی از نظامیان این کشور از عراق همچنان دامنگیر روند سیاسی پیچیده این کشور است. دموکراسی افراطیای که در سال 2003 در عراق بنا نهاده شد تقریبا در جهان بیسابقه است. یکی از نمودهای این نظام جدید سیاسی تشکیل بسیار آسان حزب در این کشور است بطوریکه تخمین زده میشود مجموع احزاب رسمی و غیر رسمی در این کشور به بیش از 400 حزب میرسد که در این بین بیش از 300 حزب در آخرین انتخابات پارلمانی عراق مشارکت داشتهاند. با توجه به بافت متکثر قومی، مذهبی و طایفهای این کشور علارغم تشکیل ائتلافهای متعدد، این گروهها هیچگاه نتوانستهاند برای تشکیل یک دولت قدرتمند به توافق برسند و حضور احزاب متعدد در دولت و سهم خواهی هر یک از این گروهها که خود به نوبهی خود نمایندهی قومیت، مذهب و حتی منافع کشورهای خارجی هستند همواره دولتهای عراق را متزلزل ساخته است.
علارغم منابع عظیم نفتی در عراق، مردم این کشور هنوز با مشکلات اقتصادی گسترده دست و پنجه نرم میکنند، دولت عراق از تامین ابتدائیات زندگی مردم عاجز بوده است بطوریکه امروزه در عراق روزانه برق قطع میشود و آب آشامیدنی در اختیار همگان نیست. در اعتراضات سالهای 2019و 2020 عراق مردم این کشور نسبت به فساد حکومتی گسترده و اوضاع معیشتی نا به سامان دست به اعتراض زدند. معترضان خواهان انحلال روند طایفهای در نظام سیاسی عراق شدند. عراق علارغم واقع شدن در گاهواره تمدن کشوری نوظهور است که با دخالت دولتهای اروپایی و اصطلاحا بطور مصنوعی متولد شده است و به همین علت هم روند ملت سازی هیچگاه در این کشور شکل نگرفت و انتظار تغییر روند طایفهای در تشکیل دولت حداقل در آیندهی نزدیک دور از انتظار به نظر میرسد. در واقع ریشهی مشکلات این کشور عمیقتر از آن است که بتوان برای حل آن از نسخههای موجود در سایر نقاط جهان استفاده کرد چرا که جغرافیای سیاسی هر منطقه نظام حکومتی مناسب خود را میطلبد.
جهت گیری اعتراضات اما به طرز عجیبی ضد ایرانی شد. اینکه چگونه نابودی تمامی زیرساختهای عمرانی عراق پس از جنگ خلیج فارس و یا قانون اساسی دردسرساز آمریکایی به ایران مرتبط میشود خود نشان دهندهی دست پنهان آمریکاییها در این اعتراضات است. مقتدی صدر رهبر جریان صدر که به سابقهی ضد آمریکایی خود پس از اشغال عراق شهره بود، در این بین با نشان دادن چهرهای ملیگرا خود را علیه چیزی که تظاهرکنندگان آن را نفوذ ایران در منطقه میدانستند خواند اما روند حوادث نشان داد که این چهرهی جدید در بین تظاهرکنندگان مقبولیت نیافت و بیشتر به قدرت طلبی صدر و برنامههای بلند پروازانهی او برای معرفی خود به عنوان رهبریت اکثریت شیعیان عراق تعبیر شد، اتفاقی که دو سال بعد و در انتخابات اخیر در موضوع گیریهای وی نمود پیدا کرد.
در این بین جمهوری اسلامی ایران که پس از سقوط رژیم صدام همواره منافع ملی خود را در ثبات سیاسی همسایهی غربی خود دیده است، برای جلوگیری از انسداد سیاسی در عراق تلاشهایی صورت داده است. نقش شهید سپهبد قاسم سلیمانی در این امر بسیار پررنگ بود بطوریکه مقبولیت وی بین جریانهای سیاسی عراق علیالخصوص شیعیان همواره راهگشا بود. به نظر میرسید جانشین ایشان سردار اسماعیل قاآنی نیز مسیر مشبابهی در پیش گرفته است بطوریکه در ماه اخیر و پس از خبرهایی که از اختلاف در بین جریانهای شیعی در عراق به گوش رسیده است سردار قاآنی در دو دیدار ابتدائا با نیروهای چارچوب هماهنگی و در روزهای اخیر با شخص مقتدی صدر دیدار کرده است. برخی از منابع عربی مدعی هستند که آیتالله خامنهای رهبری انقلاب اسلامی ایران پیامی مبنی بر حرمت اختلاف در بیت شیعی عراق به مقتدی صدر، رهبر جریان صدر، فرستاده است.
به نظر میرسد جریان صدر که با به دست آوردن 73 کرسی از 329 کرسی پارلمان، خود را پیروز انتخابات میداند برخلاف روند مورد انتظار کار سختی در پیش دارد. رهبر جریان صدر به هیچ وجه حاضر به حضور نوری المالکی رهبر ائتلاف دولت قانون در دولت آینده نیست و این زمینهی اختلافات وی با نیروهای چارچوب هماهنگی شیعیان(اطار تنسیفی) را فراهم آورده است و از سوی دیگر بر سر انتخاب رئیس جمهور که عرفا از بین کردها انتخاب میشود نیز با دو حزب اکثریت کردی به مشکل برخورده است.
واقعیات موجود عراق نشان میدهد که علارغم شعارهای سیاسی این نظام طایفهاست که همچنان حرف اول را در روند سیاسی میزند و هر گروه باید منافع مذهبی قومیتی خود را در نظر داشته باشد. اینکه دو گروه مهم شیعی اطار تنسیفی و تیار صدر بتوانند اختلافات فی مابین را حل کنند نقش مهمی را هم برای شیعیان عراق و هم آیندهی جبههی مقاومت بازی میکند و باید دید که آیا صدریها از فرصت به دست آمده برای تحکیم قدرت شیعیان استفاده میکنند و یا بازی برده را واگذار میکنند.
گزارش از زینب اسماعیل زاده